وطن
وطن عاشقانه ترین واژه هاست، مقدس ترین هاست، امن ترین ماّواهاست، عشق اش خالص ترین عشق هاست ، آبادی اش والا ترین آرزو هاست و دیدارش آرزو هر کس.هر عشقی روز می میرد، اما عشق تو وطن! همیشه سبز است، مثل همه بهاری هایت، مثل دشت های پر گل ات، مثل کوه های استوار ات، مثل مردان آزاده ات،مثل ترانه های پرسوز ات و مثل شهیدان همیشه جاویدت. پس ای سرآغاز زندگی و جاودانگی، ای مهد آزاد مردان و آزادگی، ای هسته ء ترانه های عشق، ای سر زمین مهر! دوست دارم و تورا عاشقانه می پرستم، چون هیچ عشقی والاتر از تو نیست تا بدان دل بندم ولایق پرستش باشد. ای عشق من! تو را عاشقم، اما نه بخاطر دشت های پر گلت، بلکه به خاطر زخم هایی که از بهر بی رحمی زمان کشیده ای و داغ هایی که هنوز پیکره ات را می آزارند اما تو استوار باقی هستی و می خواهی جاودانه تا ابد بدرخشی.
تورا عاشقم! به خاطر کودکان برهنه پایی که به امید ساختن تو قلب شان می تپد و زندگی می کنند. تو را می پرستم! به خاطر زنان و مردانت که قلب شان را به امید فردای روشنت هدیه کردند. تو را دوست می دارم! به خاطر مردمانی که همیشه حق خواستند و هنوز هم برای گرفتنش سنگر به سنگر، شانه به شانه وهم پای یکدیگر مبارزه می کنند، تورا عاشقم! به خاطر تربت پاکت که هزاران شهید زنده دل را در خود جای داده، تو را دوست می دارم! به خاطر هزاران دستان پینه بسته ای که هر روز به سوی آسمان بلند می شوند و پیام آزادیت را می طلبند تو را می پرستم! به خاطر لاله هایت که یاد شهیدانت را در دل ها زنده می کنند، تورا دوست می دارم! به خاطر کوه های استوارت که سنگر آزادگان بوده اند. دوستت دارم چون مادر و خانه ی منی.
وطنم: - چیزی نمانده است که تو هم مثل همۀ سرزمین های دیگر طعم شیرینی آزادی را بچشی، به دشت هایت نوید شادی را بدهید، گرد غم از چهرۀ فرزندانت بزدایی و آواره ها را آباد سازی. چون ما همۀ فرزندان امروز و فردایت به امید گلستان شدنت چشمانمان برق میزند و به آرزوی آزادیت قلب های مان دی سینه می تپد. و برای رسیدن به غایتمان همه کمر همت بسته ایم، سرود هم دلی می خوانیم، دلهامان را یکی کرده ایم، تا عشق مان را به اثبات برسانیم، تا قطرههای بارانی باشیم بر دشت های خشکیده ات و گل برویانیم، تا مرحمی باشیم بر دشت های پیکره ات، تا ویرانیهایت را آباد کنیم، تا دوای درد هزاران کودک شکسته دلی باشیم که چشم انتظار عدالت اند، تا فرجی بردست های پینه بسته نیازمندانی باشیم که هر روز ندای خدا،خدا یشان برای عدالت در گوشمان طنین انداز است. تا نویدی باشیم بر خسته دلانی که از درد وطن رنجیده اند، تا پاسخی باشیم برای هزاران اشکی که از چشمان کودکان به دلیل بی رحمی سرازیر شده اند.
با قلم: عارفه موسوی (سوم تجربی)